عمل نیک غیر مسلمان

داستان نافرمانی شیطان در قرآن، نمونه ای ازتسلیم عقل و کفر قلب است. شیطان به خالقیت خدا اعتراف داشت:


« خَلَقْتَنِي مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ 5»
به روز رستاخیز نیز معتقد بود:
« أَنْظِرْنِي إِلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ 6»
و معصومین را می شناخت و به جایگاه والای آنان اعتقاد داشت:
« فَبِعِزَّتِكَ لأَُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ. إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ 7»
شیطان از میان کسانی که قسم به گمراه کردنشان خورده مخلصین را خارج و استثنا می کند. مخلصین کسانی هستند که خداوند آن ها را برای خود خالص کرده است پس برای شیطان و غیر او، نصیبی در آن ها نیست8.
با تمام این ها خداوند او را کافر می خواند.
« وَ كانَ مِنَ الْكافِرِينَ 9»
پس روشن می شود که برای مومن بودن، شناخت و معرفت عقلی کافی نیست، بلکه معرفت و یقین قلبی لازم است و هر کس به آن دست یابد، مومن محسوب می شود. هر چند مسلمان جغرافیایی نباشد. در مقابل چه بسیارند کسانی که تنها به دلیل مسلمان بودن خانواده و اجتماع، مسلمان نامیده می شوند. در حالیکه از تسلیم روح و قلب در برابر حقیقت، بهره ای نبرده اند. اسلامی ارزشمند است که از روی تحقیق و بی تعصبی پذیرفته باشد. اگر روح کسی در برابر حقیقت تسلیم باشد به گونه ای که اگر آن را بیابد، می پذیرد. اما به دلایلی، حقیقت و اسلام واقعی بر او عرضه نشده باشد و به همین دلیل اصطلاحاً مسلمان نباشد، خداوند هرگز او را مقصر ندانسته و عذاب نمی کند:

صفحات: · 2· · 4· 5

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی
This is a captcha-picture. It is used to prevent mass-access by robots.