موضوعات: "شماره 2" یا "سخن سردبیر" یا "زلال وحی" یا "ادبی" یا "مقالات" یا "سوژه ها" یا "در محضر نهج البلاغه" یا "پاسخ یک شبهه" یا "اندیشه سبز"

در آستان قرآن


تفسير: به سپيده صبح شما سوگند!

در آغاز اين سوره به پنج سوگند بيدارگر اشاره شده : نخست مى فرمايد: (قسم به فجر و شكافتن پرده سياه شب ) (و الفجر).

و قسم به شبهاى دهگانه  (و ليال عشر).

(فجر) در اصل به معنى شكافتن وسيع است ، از آنجا كه نور صبح تاريكى شب را مـى شـكـافـد از آن تـعـبـيـر به (فجر) شده است ، و مى دانيم فجر بر دو گونه است (كاذب ) و (صادق ).

فـجـر كـاذب هـمـان سـپـيدى طولانى است كه در آسمان ظاهر مى شود و آن را تشبيه به دم روباه مى كنند كه نقطه باريك آن در طرف افق است و قاعده مخروط آن در وسط آسمان .

فجر صادق از همان ابتدا در افق گسترش پيدا مى كند، صفا و نورانيت و شفافيت خاصى دارد، مانند يك نهر آب زلال افق مشرق را فرا مى گيرد، و بعد در تمام آسمان گسترده مى شود.

فجر صادق اعلام پايان شب ، و آغاز روز است ، در اين موقع روزه داران بايد امساك كنند، و وقت نماز صبح وارد مى شود.

بـعـضى (فجر) را در اين آيه به معنى مطلق آن يعنى سپيده صبح تفسير كرده اند كه مـسـلمـا يـكى از نشانه هاى عظمت خداوند است ، نقطه عطفى است در زندگى انسانها و تمام مـوجـودات زمـيـنـى ، و آغـاز حـاكـمـيـت نـور و پـايـان گرفتن ظلمت است ، آغاز جنبش ‍ و حركت مـوجـودات زنده ، و پايان يافتن خواب و سكوت است ، و به خاطر اين حيات خداوند به آن سوگند ياد كرده .

ولى بـعـضـى آن را بـه مـعـنـى فـجـر آغـاز مـحـرم كـه آغـاز سال جديد است تفسير كرده اند.

و بـعـضـى بـه (فـجـر روز عـيـد قـربان ) كه مراسم مهم حج در آن انجام مى گيرد، و مـتـصـل بـه شـبـهـاى دهگانه است . و بالاخره بعضى به صبحگاهان ماه مبارك رمضان و يا (فجر صبح جمعه ).

ولى آيـه مفهوم وسيعى دارد كه همه اينها را شامل مى شود، هر چند بعضى از مصداقهاى آن از بعضى ديگر روشن تر و پراهميت تر است . بـعـضـى مـعـنـى آيـه را از ايـن هـم گسترده تر دانسته اند، و گفته اند منظور از فجر هر روشنايى است كه در دل تاريكى مى درخشد.

بـنابر اين درخشيدن اسلام و نور پاك محمدى (صلى الله عليه و آله و سلم ) در تاريكى عـصـر جـاهـليـت يكى از مصاديق فجر است ، و همچنين درخشيدن سپيده صبح قيام مهدى (عليه السـلام ) بـه هـنـگام فرو رفتن جهان در تاريكى و ظلمت ظلم و ستم ، مصداق ديگرى از آن محسوب مى شود (همانگونه كه در بعضى از روايات به آن اشاره شده است ).

و قيام عاشوراى حسينى در آن دشت خونين كربلا، و شكافتن پرده هاى تاريك ظلم بنى اميه ، و نشان دادن چهره واقعى آن ديوصفتان مصداق ديگر بود.

و هـمـچـنـيـن تـمـام انـقـلابـهـاى راسـتـيـنـى كـه بـر ضـد كـفـر و جهل و ظلم و ستم در تاريخ گذشته و امروز انجام مى گيرد.

و حـتـى نـخـسـتين جرقه هاى بيدارى كه در دلهاى تاريك گنهكاران ظاهر مى شود و آنها را به توبه دعوت مى كند (فجر) است .

ولى البـتـه ايـن يك توسعه در مفهوم آيه است در حالى كه ظاهر آيه همان فجر به معنى طلوع سپيده صبح است .

منبع :تفسیر نمونه

حرف به تنهایی = سقوط آزاد

 

در ابتدا تصمیم داشتم مطلبی در موردتفاوتهای حرف و عمل بنویسم اما یاد آیه شریفه «اتامرون الناس بالبر وتنسون انفسکم» افتادم و دیدم خودم مصداق کامل آن هستم. بنابراین من که این مطلب را می نویسم در ابتدا منظورم تنها شخص خودم هست .اما دوست دارم هر یک از خوانندگان محترم نیز این متن را در مورد خود دقیق بسنجد تا ببیند آیا این خدای ناکرده شامل آنها نیز می شود یا خیر؟!

آیا تا کنون فکر کرده ایم فرق بین حرف و عمل چیست؟ به نظر من دریشه این دو را باید لغت نامه جستجو کرد و دید چرا ما با علم به معنای این دو کلمه تا این حد اشتباه می کنیم. اما در عین حال خود را کاملا مبرا از این گونه اشتباهات می دانیم.

در لغت نامه معنای حرف چنین آمده است: هر یک از حروف الفبا مثل ب،ت، کلمه ای که به تنهایی استعمال نشود،لبه کوه،پرتگاه، lمعنا شده است.

 در معنای عمل چنین آمده است کار ،کردار،فعل کار کردن از روی قصد و آگاهی. بیاییم ببینیم چقدر در مورد این دو وآژه اشتباه کرده ایم. وقتی ما حرف می زنیم در لب پرتگاه هستیم،چون اگر حرفمان حرف بیهوده باشد که ضررش کاملا مشخص است و در حیطه نوشته دقت نمی کنیم درمقام عمل بر نمی آییم، بلکه بحث ما سر حرفهای خوبی است که با روپوشی از قرآن و حدیث زینت شده اند.

معمولا ما به دیگران پند می دهیم اما عمل نمی کنیم،چون فکر می کنیم معنای حرف همان معنای عمل است و نیازی به عمل کردن نیست و غافل از این که حرف چنانکه تعریفش گذشت کلمه ای است که به تنهایی استعمال نمی شود یعنی حرف نیاز به عمل دارد.

ما چون حوزوی هستیم، خود را مبرا از گناهانی مثل اسراف، آزار اطرافیان، دروغ ، غیبت ، و حق الناس …میدانیم، اما آیا واقعا اعمالمان را بدقت سنجیده ایم که از 20 نمره چند می گیریم؟مثلا همگی بیشتر از صد دفعه شنیده و خوانده ایم اسراف حرام است و اسرافکاران برادران شیطان هستند. پس چرا در درحین وضو و شستن ظروف و کارهای دیگر عمل نمی کنیم؟ چرا هنگام روشن بودن شوفاژ پنجره ها را باز می گذاریم؟ می گوییم ماهرگز دوستان و اطرافیانمان را آزار نمی دهیم،اما اگر توجه کنیم می بینیم در این مورد نیز با مشکل روبرو هستیم.

مثلا چون با کسی صمیمی می شویم ، ادب را کنار می گذاریم و شاید با این کار در جمع شخصیت او را خورد می کنیم و مهم این است که اصلا خودمان متوجه رفتار ناشایست مان هم نمی شویم و اگر احیانا دوستمان چنین رفتاری را با ما داشته باشد سریعا او را پند و موعظه می کنیم.

و باز چون حوزوی هستیم فکر می کنیم غیبت در محفل ما راه ندارد. اما آیا معایب هم اتاقیمان را به سایرین گفتن تمجید اوست؟ اگر بخواهیم این نکات را به قلم بیاوریم باید تا آخر عمر به نوشتن مشغول شویم اما این نوشتن تا آخر عمرآسان است و ضرری برایمان ندارد و اما عمل کردن به آن سخت است،مگر برای سربازان واقعی امام زمان «عج».

آیا واقعا شده روزی یک ذربین به دست بگیریم و خودمان را به دقت زیر آن ببینیم؟ ! برای این کار می توانیم ابتدا با ذربینی با قدرت بزرگ نمایی بالا سپس میکروسکوپ نوری و در نهایت با میکروسکوپ الکترونیکی خود را بهتر بشناسیم، آن موقع متوجه می شویم که خیلی از معایبی که معمولا آنها را در کتابی می خوانیم در ما نیز هست،نکته بسیار جالب این است که ما چون این معایب را در خود نمی دیدیم، بسیار ی از افراد را که فکر می کردیم از لحاظ معنوی پایین تر از ما هستند را نصیحت کرده ایم ؛ اما غافل از توجه به خود بوده ایم خدا وکیلی آیا قبول ندارید؟ «اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم و انتم تتلون الکتاب افلا تتقون»44-بقره

امتحانش ضرر ندارد بیاییم امتحان کنیم تا باور کنیم اگر از اکنون خود را اصلاح نکنم طلحه ها و زبیر ها و ابو موسی اشعری های امام زمان«عج» خواهیم شد.

در پایان بحث به این سخن بلند و بالای مولای متقیان می رسیم که:« میدان حق در مقام حرف بسی فراختر از میدان حق در مقام عمل است.» رامیان

 

بی پناهی عصر حاضر

بی پناهی عصر حاضر از آغاز قرن بیستم تا کنون بیش از یک میلیارد نفر دست به خودکشی زدهاند و جوانان بیشتر از دیگران خودکشی می کنند. تلفات نظامی آمیکا در میدانهای جنگ جهانی دوم سیصد هزار نظامی بود، ولی در همان مدت ، دو میلیون آمریکایی بر اثر بیماری قلبی تلف شدند که نیمی از این رقم به سبب نگرانی بوده است.

در آلمان روزانه یک میلیون قرص خواب آور مصرف می شود! جهان متمدن و انسان قرن فضا نیز با بیماری نگرانی دست به گریبان است. این بلای نوین و بیماری قرن، دامنگیر بسیاری از آدمها شده و همه را به نابودی تهدید می کند.

نگرانی «ام الامراض » و سرچشمه تمام یا اغلب بیماری های روحی و جسمی است. سوء هاضمه ،زخم معده ، سرطان ، ناراحتی های قلبی ، فلج و …حتی درد دندان و کرم خوردگی آن و یک سوم امراض جلدی ناشی از نگرانی و دلواپسی و هیجانات روحی است.«کلیدهای خوشبختی»ص 263

نگرانی لازمه زندگی است!

چون در زندگی ، پدیده های برابر هم و متضاد وجود داشته و دارد ، نیش ونوش، زشت و زیبا، روشنایی و تاریکی و…پس اضطراب و ناراحتی و نگرانی تا حدی لازمه زندگی بشر است و فقدان آن بی خیالی محض و بی غم بودن از نظر روانشناسی نوعی بیماری و نشانه جنونی موسوم به «سپسی کوپاتی» است.«از کتاب آنسوی چهره ها ص35 »

بنابراین در چنین عصری که دلهره در ذات آن نهفته است خواه نا خواه ، مبارزه با نیش ها، زشتی ها، وتاریکی های زندگی از طریق صحیح وراه اصولی باید صورت بگیرد تا زندگی سالم وسعادتمندانه هر فرد تضمین گردد.

نیاز به ایمان ومعنویت ، امام هفتم علیه السلام  به هشام می فرماید: لقمان حکیم به پسر خود گفت: دنیا دریای ژرفی است که انسان های زیادی در آن غرق شده اند، تقوی و پرهیز گازی کشتی توست ؛آن کشتی که پر از ایمان است بادبان های ان توکل به خدا نگهبان و پاسدارش عقل و فکر راهنما وناخدایش علم وتدبیر وسکان آن بردباری وتحمل است.«اصول کافی ج 1» که در برابر فشار و توفان و امواج سهمگین دریایی زندگی خرد نمی گردد. فقدان ایمان ونیاز بسیار بشر به آن آنچنان مهم است ونقش آن در زندگی انسان ها آنقدر احساس می شود که بزرگترین روانشناس معاصر پرفسور «کارل یونگ» می  گوید: بیماری قرن ما بیماری مذهبی است.بی مذهبی پوچی وبی معنا بودن زندگی را سبب می شود وداشتن مذهب و آرمان به زندگی مفهوم می بخشد. بدون مذهب و ایمان حقیقی آرامش وجود نخواهد داشت.

قرآن کریم در این زمینه تعبیر جالبی دارد هرکه از یاد خدا غفلت ورزد و از ایمان و دین روی برتابد مسلما زندگی او تنگ ، رنج آور، درد آور خواهد بود«طه 125»

فاطمه فتحی

حکمت ها و حکایت ها

دو ستان و آشنایان شهید قدوسی آن عالم مجاهد ، نوشته اند:
«….ایشان حتی به مستحبات و مکروهات بسیار اهمیت می داد. نماز شب را برای روحانی لازم می دانست یک شب در مسجد گوهرشاد با نگرانی خاصی می فرمود: برایم بسیار ناگوار و غیر منتظره بود که شنیدم یکی از اساتید مدرسه حقانی مقید به نماز شب نیست.
با ایشان صحبت کردم.

معلوم شد سبکی معده را در شب رعایت نمی کند بار دیگر می فرمود: ما وقتی در نهاوند بودیم سال یک بار به صورت خانوادگی منزل یکی از آشنایان دعوت می شدیم من پس از تکرار چند نوبت دیدم همان شبی که ما در آن مهمانی غذا می خوریم نماز صبح روز بعد به آخر وقت کشیده می شود (و موفق به نماز شب نمی شوم) متوجه شدم در اموال آن شخص اشکالی وجود دارد.

تهجد ونماز شب و دعاهای متنوع و مأثور شور جایگاه خاصی نزد او داشت. کمتر مجلسی بود که قدوسی در آن سخن بگوید ولی نماز شب و اهمیت ۀن مطرح نشود. او معتقد بود طلبه ای که نتواند خواب و بستر گرم را رها کرده، برای نماز از آن بگذرد در آینده از خیلی چیز ها نخواهد گذشت… او ریا را آفت اخلاص می دانست و در عین حال می گفت گاهی شیطان با همین حربه ریا نفس را بر شما حاکم می سازد و به اسم این که «شاید ریا شود» مانع نماز شب شما می شود و جلوی مناجات و دعای شما را می گیرد.
عصر روز عرفه با اینکه برای درس اهمیت فوق العادهای قایل بود،کلاسهارا تعطیل می کرد تا طلاب دعای روز عرفه را عرفه بخوانند.
برای محصلین اردوی مسجد جمکران تشکیل می داد تا در آن مسجد دعا و نماز برگزارشود. محبوبترین و والاترین محصل مدرسه متهجد ترین ها بودند نه درسخوان ترین ها.
هنگامیکه برخی دوستان مدرسه مطرح می کردند اگر به جای نماز شب و دعا به مطالعه پرداخته شود بهت خواهد بود، می گفت: ولی حضرت امام خمینی رح می فرمودند: نماز شب وقت چندانی نمی گیرد و بدین وسیله ضرورت تعبد را در کنار تعلم گوشزد می کرد او می گفت طلبه ای که هنگام نماز شب بیدار باشد و نماز شب نخواند از اشرار خواهد بود.
«…،این مرد بزرگ و مربی نمونه نماز شبش ترک نمی شد و هر وقت شب بیدار می شد تجدید وضو می کرد وبعد می خوابیدچون خود را در محضر خداوند می دید»خوشا به حال این ستارگان پر نور شبهای ظلمانی و مصادیق ای آیات شریفه:كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ
آنها كمي از شبها را ميخوابيدند. وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ و در سحرگاهان استغفار مي‏كردند. 17 ,18 ذاریات

یادنامه شهید قدوسی، ص 76

اندیشه های سبز

امروز دولت اسرائیل خطرناک ترین تروریست ها را در خود دارد. آنهایی که در رأس این دولت ند، کسانی هستند که در فاجعه بارترین قضایای تروریستی، خودشان شخصاً دستور داده اند و شرکت داشته اند؛ الان هم هرروز ترور میکنند و درکنار امریکا هم هستند.

دست امریکا به همه جنایاتی که رژیم صهیونیست در این چند سال انجام داده، آلوده است و در این روزها هم با کمال قساوت و وحشیگری، جنایات خود را دنبال میکند.

ما دولت امریکا را در مبارزه با تروریسم، صادق نمیدانیم. آنها صداقت ندارند و راست نمیگویند؛ اهداف دیگری دارند. ما امریکا را برای هدایتِ حرکتِ جهانی علیه تروریسم، صالح نمیدانیم. دست امریکا به همه جنایاتی که رژیم صهیونیست در این چند سال انجام داده، آلوده است و در این روزها هم با کمال قساوت و وحشیگری، جنایات خود را دنبال میکند.

 البته مبارزه با تروریسم و ناامنىِ فضای زندگی انسانها، یک مبارزه واجب و لازم و یک جهاد است. هر کس بتواند در این مبارزه شرکت کند، باید این کار را بکند؛ منتها این یک حرکت جهانی است و باید رهبرىِ صالحی داشته باشد.

بیانات در دیدار خانواده‌های شهدای نیروهای مسلح‌ ۱۳۸۰/۰۷/۰۴

1 2 4