نشریه الکترونیکی آیت
اجتماعی - فرهنگی - سیاسی
اجتماعی - فرهنگی - سیاسی
تحول پذیری انسان
زندگی انسان طی یک دوره تربیتی ، در حال شکل گیری است چه از جهت مثبت چه منفی. انسان دائما در حال پذیرش یک سری امور و خوداری از اموری دیگر است.
حمایت خانواده ومربیان اورا در شناخت امور مثبت و ارزشی ثابت قدم میکند.اگرکودک را از هفت سالگی ملازم به آداب اسلامی کنیم، از آسیبهای جدی در حال و آینده مصون میگردد. هرچند با حکمت آداب آشنا نیست ولی به جهت تمرین در تربیت او مؤثر است.
حضرت امیر « علیه السلام»در نامه ای به فرزندشان امام حسن «علیه السلام »می فرماید: «إِنَّمَا قَلْبُ الْحَدَثِ كَالْأَرْضِ الْخَالِيَةِ مَا أُلْقِيَ فِيهَا مِنْ شَيْءٍ قَبِلَتْهُ ».13 اگر زمینه فکری جوانان یک منطقه خالی بود، با تبلیغات هر تفکری به همان سمت هدایت میشود، با تبلیغ مذاهب گوناگون به ذهن آنان تزریق میگردد.
« انسان براساس خلقت، با یک سری استعدادها آفریده شده است که به فعلیت رسیدن این استعدادها امکان ندارد مگر در پرتو تعاون اجتماعی. اگر جامعه ای نباشد به فعلیت نمی رسد، مثل استعداد علمی واستعداد فراگیری . این استعداد فراگیری یک استعدادی است که اگر انسان بخواهد تنها زندگی کند تمامی امکاناتی که در مغز او برای فراگرفتن مسائل ومطالب هست، همه خام باقی میماند. و همچنین استعدادهای ذوقی که در انسان هست امکان به فعلیت رسیدنش در پرتو اجتماع است.پس در عین اینکه انسان به حسب غریزه به سوی زندگی اجتماعی کشیده نمی شود ولی نیاز به زندگی اجتماعی دارد، یک نیاز طبیعی . مثلا بچه طبیعتا به تعلیم و تربیت نیاز دارد اما غریزه بچه اورا به سوی تعلیم وتربیت نمی کشاند.استعدادها و ذخائر وجودی در پرتو زندگی اجتماعی در وجود او قابل اکتشاف است . باید میدان رشد داشته باشدتا استعدادهای فطری را در جامعه تکامل بخشد. مثلا در انسان استعداد انفاق و بخشندگی هست . اگر جامعه ای نباشد بخشندگی موضوعیت پیدا نمی کند، انسان نمی تواند این استعداد خودش را به ظهور برساند؛ ایثار برای انسان یک ارزش اخلاقی معنوی است. باید جامعه ای باشد تا انسان در آن جامعه ایثارگر وفداکار باشد. در زندگی اجتماعی است که یک انسان تا حد انسان کامل رشد و صعود میکند ویک انسان دیگر تا حد پست تر از حیوان سقوط میکند .آنچه که انسانیت انسان نامیده میشود – یعنی ارزش های معنوی انسان- تنها در زندگی اجتماعی مجال بروز وظهور دارد. تکامل اجتماعی انسان جز در اجتماع امکان پذیر نیست .اگر اجتماع نباشد، انسان تکامل اجتماعی پیدا نمی کند».14
«انسان در ارتباط با دیگر افراد و ادای تعهد انسانی واجتماعی خود نسبت به آنان به کمال مطلوب میرسد .اسلام انسان بی خبر از احوال دیگران را انسان نمی داند اسلام انسان مسؤلیت شناس را میپذیرد واز بزرگترین مسؤلیتها، مسؤلیت نسبت به همنوع است، «داستان کودک وحشی «آویرون» و«آیزابلا» که در جنگل و به دور از جامعه انسانی بزرگ شده بودند نشان دا د که تربیت در جامعه انسانی تا چه حد در ساختن انسانیت انسان و شکل گرفتن شخصیت و نقش و رفتار وی موثرو مهم است در غیر این صورت روح توحش و بربریت بر تمدن و مدنیت غلبه خواهد کرد.» 15خداوند میفرماید:«وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ الْجِنِّ وَ الإِْنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا يَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لا يُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا يَسْمَعُونَ بِها أُولئِكَ كَالأَْنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ» 16و در حقيقت، بسيارى از جنّيان و آدميان را براى دوزخ آفريدهايم. [چرا كه] دل هايى دارند كه با آن [حقايق را] دريافت نمى كنند، و چشمانى دارند كه با آنها نمى بينند، و گوشهايى دارند كه با آنها نمى شنوند. آنان همانند چهارپايان بلكه گمراهترند. [آرى،] آنها همان غافل ماندگانند.
_
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط نشریه الکترونیکی آیت در 1395/03/03 ساعت 12:18:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |