موضوع: "سخن سردبیر"

سخن سردبیر

کسانی که سنگ سربازی آقا را به سینه می زنندکجایند؟کسانی که می گویند می خواهیم حق امام زمانمان را ادا کنیم.چه طور دروغ را ضمیمه وجودشان می کنند،حال این که حق خودشان را نمی توانند ادا کنند چه رسد به حق آقا!
چگونه این حرف را بر سر زبانشان جاری می سازند حال آنکه حتی حق همین زبان را نمی توانند ادا کنند.زبانی که در روایت آمده است: «الجسم الصغیر و الجرم الکبیر»
مگر جز این نیست که با این زبان به دوستان، استادان، خویشاوندان و بلاخره پد و مادر و …طعنه نزنیم؟آیا وجدانا حق زبان را ادا می کنیم؟!
اگر خوب بررسی کنیم انسان حداقل دههاحقوق بر گردن خود دارد و اگر خوب حساب کنیم این حقوق متعلق به خودش است، نه دیگران البته از پس بسیاری از آنها هم بر نمی آید.
مگر ائمه اطهار و بزرگان و صاحب الزمان «روحی فداه» از ما رعایت این حقوق را نمی خواهند، اتفاقا علمای بزرگ به آنچه که ما اهمیت نمی دهیم و اهتمام خاصی دارند واز ماهم رعایت همین مسائل را می خواهند.
چرا بدون این که پشتوانه معنوی داشته باشیم و بدون این که کاری برای مولا کرده باشیم با رفتارها و کردارهای خودمان دل مولا یمان را به درد بیاوریم؟!
گیریم که مولایمان امد، با کدامین قلب پیوند دهد؟ باهمان قلبهایی که روزی پر از گناه و کینه و نفرت و…بود!قلبهایی که دیگر جایی برایش نمانده است و زنگار گناه همچون تیغهای نامرئی اطرافش را احاطه کردهاند. به خدا نزد بعضیها دروغ است که می گویند اگر یوسف زهرا بیاید جانمان را فدایش می کنیم،مگر این ها حق رب العالمین را ادا می کنند،خدایی که از رگ گردن به انسان نزدیکتر است.
جای تعجب است این عده قبل از این که خودشان را اصلاح کنند به فکر ساختن دیگران هستند! واتفاقا همین گروه ها هستند که دم از عدالت می زنند.
حال اینکه معنای عدالت بسی وسیع و قابل تامل است.اگر میزان امام علی علیه السلام است اگر عدالت و ذوالفقار او تشخیص حق و باطل است پس ما چه هستیم و چه می گوییم؟!
بیایید هر روز تلاش کنیم بجای این که سقوط کنیم صعود نماییم و به جای اینکه دلهایمان را ظرف گناه قرار دهیم ،مظروفی برای آیینه وجود معنویمان باشد،چرا که بقیه الله الاعظم از ترک گناه می خواهد.