http://e-ayat.kowsarblog.ir/media/blogs/e-ayat/photo_2016-06-03_05-50-45-1.jpg?mtime=1464974071

سرمقاله

. استفاده از هنر در تبلیغ دین
یکی از کارهای بشر تبلیغ دین است. به این معنا که مجموعه آموزه‌های و حیانی اسلام را از طریق تمامی اشکال هنر به دیگران برساند.
از آن جایی که خداوند خود در همه سازه‌ و کارهایش جنبه‌های زیباشناختی و هنری را ملاحظه و به کار گرفته، بر مبلغان دین است که از همه حوزه‌های هنری از هنر نخستین یا هشتمین هنر شناخته شده استفاده کنند. چرا که هرگز هیچ کار و سازه ای را نمی‌توان یافت که دارای هدف و پیامی نباشد حتی اگر گفته شود که هنر برای هنر؛ چرا که در این گزاره نیز هدف به خوبی تعریف شده و دارای پیامی خاص با اهداف خاص است.

صفحات: 1· 2· 3

عمل نیک غیر مسلمان

عمل نیک غیرمسلمان از نظر استاد مطهری
استاد شهید مطهری بحث خود را با بررسی و تحلیل معنای مسلمان آغاز می کند. ایشان نیز مطابق اهل لغت، اسلام را به معنی تسلیم و اطاعت محض 1دانسته و برای تسلیم، سه مرتبه ذکر می کند: تسلیم تن، تسلیم عقل و تسلیم دل.
در تسلیم تن، قدرت مادی حرف اول را می زند. لازمه ی تسلیم تن به هیچ وجه تسلیم عقل و دل نیست و حتی در اکثر موارد، شاید رابطه ای معکوس داشته باشند2.
مرتبه ی دیگر، تسلیم عقل و فکر است. تسلیم عقل در سایه ی استدلال و منطق حاصل می¬شود در این مرتبه برخلاف مرتبه قبل، کاری از زور و قدرت ساخته نیست. اگر استدلال درست و دلیل کافی باشد و عقل آن را بفهمد، تسلیم می گردد. هر چند تمام قدرت های جهان بگویند تسلیم نباش3.
سومین مرتبه ی تسلیم، تسلیم دل و قلب است. حقیقت ایمان با تحقق همین مرحله از تسلیم محقق می شود. تسلیم تن (زبان) و عقل، بدون تحقق این مرحله نقشی در تحقق ایمان ندارند. چه بسا در مورد مساله ای عقل قانع و تسلیم می گردد، اما قلب سر تسلیم فرو نمی آورد و فرد به خاطر منافع شخصی و یا تحت تاثیر هوای نفس، خلاف یافته ی عقلانی خود عمل می کند. با تسلیم دل است که سراسر وجود انسان تسلیم می شود و جایی برای عناد نمی ماند4.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5

محبت ممنوعه

 

 

 مصادیق محبت ممنوعه
انسان در طول حيات خويش در اين دنيا، و در برخورد و مواجهه با افراد متفاوت، اشياء مختلف، عقايد گوناگون و …، نسبت به برخي از آن‌ها علاقه و نسبت به برخي، تنفر يافته و يا بي‌تفاوت است.
گاهي اين حبّ و بغض‌ها بجا بوده و گاهي نابجا هستند؛ خداوند در رابطه با اين‌كه حقيقت، هميشه آن چيزي نيست كه ما درك مي‌كنيم، مي‌فرمايد:
« عَسَي أن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُم وَ عَسَي أن تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم وَ اللهُ يَعْلَمُ وَ أنْتُمْ لاتَعلَمُونَ 1»
بنابراين، بسياري از امور مورد علاقه‌ي ما، ممكن است اموري بي‌فايده و يا حتي خطرآفرين براي ما باشند. يكي از اين امور، علاقه و اعتمادي است كه نسبت به يك انسان منحرف در رابطه با همان انحرافش، پيدا مي‌كنيم.
اين علاقه و اعتماد، نمودهاي متنوع و فراواني دارد كه در اين پژوهش، مجال بررسي تمامي آن‌ها نيست.
به همين دليل تنها به مواردي پرداخته شده كه در جامعه‌ي كنوني ما، ضمن برخورداري از گستره‌ي وسيع تحت نفوذ و شيوه‌هاي تبليغاتي متنوع و فراوان، داراي هواداران و يا به تعبيري دقيق‌تر، مبتلايان زيادي است كه در باور و اعتقاد باطل خود، پايبند بوده و اكثر قريب به اتفاق آنان به اين ارزش‌هاي كاذب خويش مي‌بالند.

   

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6

اصلاح نسل

1. آیا اصلاح انسان ممکن است؟آیا برای اصلاح برنامه ای مشخص وجود دارد؟

2. مهم ترین عوامل موثر در تعلیم وتربیت و اصلاح نسل کدامند؟


در پاسخ سؤال اول، باید از جهت علمی و مذهبی و فطری ویژگی تحول پذیری انسان را بررسی کنیم؛ باید توجه داشته باشیم که دوران کودکی، دوران اثر پذیری است.
باید بدانیم که در اجرای برنامه تربیتی نیز سه نکته مهم وجود دارد:شناخت انسان، درمان او و صبر و شکیبایی داشتن در این مسیر.
در پاسخ سؤال دوم باید گفت عوامل متعددی در تعلیم وتربیت واصلاح نسل تاثیر گذار است؛محیط یعنی همه عوامل وشرایطی که فرد را در خود شناور می‌سازد، از جمله خانواده، مربیان، صالحان، جامعه ورسانه‌ها.


امکان اصلاح و تربیت
با مشاهده اصلاح وتربیت موجوداتی غیر از انسان در طبیعت ،که شعور و عقل انسان را ندارند، مانند آموزش دادن به حیوانات برای انجام یک سری مأموریت‌ها؛ و پرورش گیاهان وشکل دادن به جامدات؛ انسان که اشرف مخلوقات است با ویژگی خاص واستعداد‌های بلقوه می‌تواند برسد به جایی که دست فرشته از آن کوتاه است.
لذا از دیدن ناهنجاری‌ها نباید ناامید شد، چون انسان قابلیت تغییر وتحول در روح و روان دارد. تجربه هم به ما نشان داده که افرادی بعد از عمری زندگی بد، متحول شده اندو برعکس افراد درستکاری که به یک مرتبه دچار فساد شده اند.که نمونه‌های قرآنی هم داریم، مثل ابلیس ….
«با توجه به اصل اصلاح که در دوران کودکی، آشکارتر از هر زمان دیگری جلوه گر است، باید به جای زیر زره بین گذاشتن رفتارکودک، مواظب ارتباط او با محیط اطراف وعوامل محیطی پیرامون او باشیم.کودک به رنگ محیط پیرامون خویش در می‌آید و لذا با تغییر محیط اطراف او، کودک هم تغییر می‌کند».1
محیط تعلیم و تربیت، همچون خانواده از مهم ترین عوامل مؤثر در تربیت است. نقش معلم و مربی در شکل گیری شخصیت انسانی و ساختار روحی و رفتاری او از نقش‌های کلیدی است. پیام آوران الهی برترین معلمان و مربیان بشرند که بهترین مدرسه تعلیم و تربیت را بنیان گذاشتند. پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله» رسالت خود را رسالت تعلیم و تربیت می‌دانست. بنابراین محیط مدرسه از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در تربیت به نحو اقتضاست که می‌تواند استعدادهای آدمیان را در جهات مثبت و منفی سامان دهد و اشخاص عالم، عاقل، متفکر، مهذب، موحّد، عدالت جو، فداکار و یا خلاف این‌ها تحویل جامعه دهد. به بیان امام خمینی «ره».«معلم است که انسان‌ها را یا مهذب بار می‌آورد، متعهد بار می‌آورد و یا انگل بار می‌آورد و وابسته، همه از مدرسه‌ها بلند می‌شوند، همه سعادت‌ها و همه شقاوت‌ها انگیزه اش از مدرسه‌هاست و کلیدش دست معلمین است» .2

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5

در آستان قرآن


تفسير: به سپيده صبح شما سوگند!

در آغاز اين سوره به پنج سوگند بيدارگر اشاره شده : نخست مى فرمايد: (قسم به فجر و شكافتن پرده سياه شب ) (و الفجر).

و قسم به شبهاى دهگانه  (و ليال عشر).

(فجر) در اصل به معنى شكافتن وسيع است ، از آنجا كه نور صبح تاريكى شب را مـى شـكـافـد از آن تـعـبـيـر به (فجر) شده است ، و مى دانيم فجر بر دو گونه است (كاذب ) و (صادق ).

فـجـر كـاذب هـمـان سـپـيدى طولانى است كه در آسمان ظاهر مى شود و آن را تشبيه به دم روباه مى كنند كه نقطه باريك آن در طرف افق است و قاعده مخروط آن در وسط آسمان .

فجر صادق از همان ابتدا در افق گسترش پيدا مى كند، صفا و نورانيت و شفافيت خاصى دارد، مانند يك نهر آب زلال افق مشرق را فرا مى گيرد، و بعد در تمام آسمان گسترده مى شود.

فجر صادق اعلام پايان شب ، و آغاز روز است ، در اين موقع روزه داران بايد امساك كنند، و وقت نماز صبح وارد مى شود.

بـعـضى (فجر) را در اين آيه به معنى مطلق آن يعنى سپيده صبح تفسير كرده اند كه مـسـلمـا يـكى از نشانه هاى عظمت خداوند است ، نقطه عطفى است در زندگى انسانها و تمام مـوجـودات زمـيـنـى ، و آغـاز حـاكـمـيـت نـور و پـايـان گرفتن ظلمت است ، آغاز جنبش ‍ و حركت مـوجـودات زنده ، و پايان يافتن خواب و سكوت است ، و به خاطر اين حيات خداوند به آن سوگند ياد كرده .

ولى بـعـضـى آن را بـه مـعـنـى فـجـر آغـاز مـحـرم كـه آغـاز سال جديد است تفسير كرده اند.

و بـعـضـى بـه (فـجـر روز عـيـد قـربان ) كه مراسم مهم حج در آن انجام مى گيرد، و مـتـصـل بـه شـبـهـاى دهگانه است . و بالاخره بعضى به صبحگاهان ماه مبارك رمضان و يا (فجر صبح جمعه ).

ولى آيـه مفهوم وسيعى دارد كه همه اينها را شامل مى شود، هر چند بعضى از مصداقهاى آن از بعضى ديگر روشن تر و پراهميت تر است . بـعـضـى مـعـنـى آيـه را از ايـن هـم گسترده تر دانسته اند، و گفته اند منظور از فجر هر روشنايى است كه در دل تاريكى مى درخشد.

بـنابر اين درخشيدن اسلام و نور پاك محمدى (صلى الله عليه و آله و سلم ) در تاريكى عـصـر جـاهـليـت يكى از مصاديق فجر است ، و همچنين درخشيدن سپيده صبح قيام مهدى (عليه السـلام ) بـه هـنـگام فرو رفتن جهان در تاريكى و ظلمت ظلم و ستم ، مصداق ديگرى از آن محسوب مى شود (همانگونه كه در بعضى از روايات به آن اشاره شده است ).

و قيام عاشوراى حسينى در آن دشت خونين كربلا، و شكافتن پرده هاى تاريك ظلم بنى اميه ، و نشان دادن چهره واقعى آن ديوصفتان مصداق ديگر بود.

و هـمـچـنـيـن تـمـام انـقـلابـهـاى راسـتـيـنـى كـه بـر ضـد كـفـر و جهل و ظلم و ستم در تاريخ گذشته و امروز انجام مى گيرد.

و حـتـى نـخـسـتين جرقه هاى بيدارى كه در دلهاى تاريك گنهكاران ظاهر مى شود و آنها را به توبه دعوت مى كند (فجر) است .

ولى البـتـه ايـن يك توسعه در مفهوم آيه است در حالى كه ظاهر آيه همان فجر به معنى طلوع سپيده صبح است .

منبع :تفسیر نمونه