دست های حیله گری که روزی حضرت محمد صلی الله علیه و آله را هدف گرفته بودند چند روز دیگر امام حسین علیه السلام را پهن دشت نینوا نشانه رفتند.
آری چنین بود که محنت و مظلومیت از بدو تولد با تو زاده شد و با تورشد کرد و در تو متبلور شد. شاید خدا می خواست از ابتدا تورا برای کربلا تمرین دهد تا آبدیده بلا شوی که سالاری اسرا را به عهده گیری.اگر تونبودی عاشورا معنا نمی گرفت و تو بودی که در برابر تیر های زهرآگینی که حریم امن حقیقت را نشانه رفته بودند، آئینه تمام نمای ایستادگی شدی.تو بودی که در مقابل دشمنان و آنجا که سرهای بریده را به تاراج بردند مقاومت کردی و برای حفظ انسانیت تازیانه خوردی . توبودی که راهنمای راه مقدسی شدی که حسین علیه السلام آغاز کننده آن بود وازهمین رو در یک کلام می توان گفت: تازگی یاد عاشورا از خون دل توست. به خاطر توست که شمع عاشورا تا همیشه تاریخ روشن است.
ای ملکه مصیبت، همه این را باور داند که غم فراق پدر، غم پهلوی شکسته مادر، غم حنجره اصغر، غم گردش سر برروی نیزه، غم سه ساله دختری با چشمان گریان با گوش پاره، همگی دست به دست هم داد و موجبات از دست دادنت را فراهم کرد.
پس ای کاش که زائر قبرش شویم و در کنار تربتش شمعی روشن نماییم. شمعی برای دل سودایی، تا به یاد پروانه سرخ اشکی بریزد و چه زیباست بزم شمع وپروانه و اشک ،آن هم در کنار بانوی حماسه خون شهادت و ایثار در آن خفته است .
زینب برهانی
صفحات: 1· 2