نفس، بزرگ‌ترين عامل پاسداري از آن فكر و فرهنگ است؛ زيرا:

اولاً: اين دل‌خوشي، انسان را در غفلت بزرگي فرو برده، فكر و فرهنگ او را به ‌صورت تنها مجموعه‌ي بي‌عيب و نقص در مي‌آورد؛ به‌ گونه‌اي كه هرگز در صحت و كمال آن ترديد نمي‌‌‌كند.
ثانياً: هرگونه نقد و مخالفت با اين فكر و فرهنگ را با اكراه و نفرت مي‌نگرد.
ثالثاً: هيچ فكر و فرهنگ ديگري را جدي نمي‌گيرد و با بي‌طرفي و همدلي لازم بررسي نمي‌كند؛ چنان‌كه دنياي متمدن امروز، با تمام ادعاهايش در روشن‌انديشي و خردورزي، به مسائل غيرعقلاني و بلكه ضد عقل اديان ساختگي خود، دل خوش كرده و دين مبين اسلام را با تمام امتيازاتش، نه تنها نمي‌پذيرد بلكه آن را تخريب نيز مي‌كند!15
متأسفانه بسيارند كساني كه نام مسلمان بر خود نهاده اما هيچ بهره‌اي از اين دين مترقّي و كامل نمي‌برند، و عمر و انرژي خود را صرف امور بي‌اساسي همچون: انواع طالع‌بيني، فال‏گيري، شعبده‌بازي، كف‌بيني و آداب و رسوم نادرست رايج در ايام نوروز و خرافات و بدعت‌هاي وارد شده در امور ديني و اعتقادي و … مي‌كنند.
اين خرافات، بدعت‌ها و باورهاي بي اساس در دو قالب ديني و غير ديني رواج يافته‌اند.
2. خرافات و بدعت‌هاي رايج در قالب دين
در طول تاريخ بسيار بوده‌اند افرادي كه عامدانه يا جاهلانه، اعمال و عقايد بي‌اساسي را با رنگ و لعاب ديني و مذهبي وارد چارچوب عقيدتي اجتماع نموده‌اند. اين خرافات به تدريج، در باورهاي مردم رسوخ كرد و در ميان اعتقادات ديني، جايي براي خود باز نمود.
بدعت‌هاي وارد شده در متن دين، به لحاظ دامنه‌ي گسترش و پايبندي پيروان و نيز گستردگي تبليغات، درجات متفاوتي دارند. مدعيان دروغين در مسأله‌ي مهدويت، انحرافات وارد شده در عزاداري‌هاي سيدالشهداء علیه السلام، تصوف و سلفي‌گري را مي‌توان در اين مقطع زماني مهم‌ترين خرافات و بدعت‌هاي وارد شده در زمينه‌ي دين دانست.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6