http://e-ayat.kowsarblog.ir/media/blogs/e-ayat/photo_2016-06-03_05-50-45-1.jpg?mtime=1464974071

می گویند«رمضان» نام خداست

 

شماری از احادیث شیعه و اهل سنت، صراحت دارند که «رمضان» از نامهای خدای سبحان است. از این رو، نهی شده که آن را بدون افزودن واژه «ماه» به کار برند، همانگونه که سزاوار نیست انسان بگوید: این، رمضان است؛ رمضان آمد؛ رمضان رفت؛ رمضان را روزه گرفتم؛ و… و هرکه چنین بگوید ، باید به عنوان کفاره این سخن، صدقه بدهد و روزه بگیرد.

لیکن این روایات، با مشکلات متعددی روبرویند؛ زیرا هم سندشان مخدوش است و هم دلالتشان نارساست، با این توضیح که:

اولا، هیچ یک از روایات مورد اشاره، از نظر سند ، معتبر نیستند.

ثانیا، با مراجعه به روایاتی که به شمارش نام های خداوند پرداخته اند، دیده می شود که چنین نامی در میان آنها نیست.

ثالثا، در بسیاری از روایاتی که پیامبر صلی الله علیه وآله و اهل بیت علیهم السلام نقل شده است ،کلمه «رمضان»بدون آن که واژه «ماه» در اول آن باشد، به کار رفته است و بسیار بعید است که راویان ، از پیش خود، مضاف را از همه روایات، حذف کرده باشند.

منبع:مراقبات ماه رمضان محمدی ری شهری ص10

​من گدای شب شهر رمضانم

من طفل گدای شب شهر رمضانم
از روز و شب نوزدهم دل نگرانم
ای وای رسیده شب تکرار شهادت
دشمن به علی و عملش کرده حسادت
دانم که علی باز شود کشته محراب
دردانه زهرای محمد گل بی خواب
باز آی بر مرغ شکسته دل فرقان
بنشین به بالینش و خوان آیه قرآن
موعود در این شب گذر از کرخه ما کن
بر روح علی حاجت دل ها تو روا کن
شب هم شب قدر است شفاکن تو شفاکن
بردرد به درمان تو دواکن تو دواکن
بگشای گره و زدا غصه ز سینه
باخیر دعایت برد از سینه ز کینه
باز آی که جان همه عالم به فدایت
لبیک بگویند خلایق به ندایت به ندایت
ای ساقی کوثر تو کجایی توکجایی
در شعر رقیه تو همایی تو همایی

رقیه رقمی

سرمقاله

. استفاده از هنر در تبلیغ دین
یکی از کارهای بشر تبلیغ دین است. به این معنا که مجموعه آموزه‌های و حیانی اسلام را از طریق تمامی اشکال هنر به دیگران برساند.
از آن جایی که خداوند خود در همه سازه‌ و کارهایش جنبه‌های زیباشناختی و هنری را ملاحظه و به کار گرفته، بر مبلغان دین است که از همه حوزه‌های هنری از هنر نخستین یا هشتمین هنر شناخته شده استفاده کنند. چرا که هرگز هیچ کار و سازه ای را نمی‌توان یافت که دارای هدف و پیامی نباشد حتی اگر گفته شود که هنر برای هنر؛ چرا که در این گزاره نیز هدف به خوبی تعریف شده و دارای پیامی خاص با اهداف خاص است.

صفحات: 1· 2· 3

عمل نیک غیر مسلمان

عمل نیک غیرمسلمان از نظر استاد مطهری
استاد شهید مطهری بحث خود را با بررسی و تحلیل معنای مسلمان آغاز می کند. ایشان نیز مطابق اهل لغت، اسلام را به معنی تسلیم و اطاعت محض 1دانسته و برای تسلیم، سه مرتبه ذکر می کند: تسلیم تن، تسلیم عقل و تسلیم دل.
در تسلیم تن، قدرت مادی حرف اول را می زند. لازمه ی تسلیم تن به هیچ وجه تسلیم عقل و دل نیست و حتی در اکثر موارد، شاید رابطه ای معکوس داشته باشند2.
مرتبه ی دیگر، تسلیم عقل و فکر است. تسلیم عقل در سایه ی استدلال و منطق حاصل می¬شود در این مرتبه برخلاف مرتبه قبل، کاری از زور و قدرت ساخته نیست. اگر استدلال درست و دلیل کافی باشد و عقل آن را بفهمد، تسلیم می گردد. هر چند تمام قدرت های جهان بگویند تسلیم نباش3.
سومین مرتبه ی تسلیم، تسلیم دل و قلب است. حقیقت ایمان با تحقق همین مرحله از تسلیم محقق می شود. تسلیم تن (زبان) و عقل، بدون تحقق این مرحله نقشی در تحقق ایمان ندارند. چه بسا در مورد مساله ای عقل قانع و تسلیم می گردد، اما قلب سر تسلیم فرو نمی آورد و فرد به خاطر منافع شخصی و یا تحت تاثیر هوای نفس، خلاف یافته ی عقلانی خود عمل می کند. با تسلیم دل است که سراسر وجود انسان تسلیم می شود و جایی برای عناد نمی ماند4.

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5

محبت ممنوعه

 

 

 مصادیق محبت ممنوعه
انسان در طول حيات خويش در اين دنيا، و در برخورد و مواجهه با افراد متفاوت، اشياء مختلف، عقايد گوناگون و …، نسبت به برخي از آن‌ها علاقه و نسبت به برخي، تنفر يافته و يا بي‌تفاوت است.
گاهي اين حبّ و بغض‌ها بجا بوده و گاهي نابجا هستند؛ خداوند در رابطه با اين‌كه حقيقت، هميشه آن چيزي نيست كه ما درك مي‌كنيم، مي‌فرمايد:
« عَسَي أن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُم وَ عَسَي أن تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُم وَ اللهُ يَعْلَمُ وَ أنْتُمْ لاتَعلَمُونَ 1»
بنابراين، بسياري از امور مورد علاقه‌ي ما، ممكن است اموري بي‌فايده و يا حتي خطرآفرين براي ما باشند. يكي از اين امور، علاقه و اعتمادي است كه نسبت به يك انسان منحرف در رابطه با همان انحرافش، پيدا مي‌كنيم.
اين علاقه و اعتماد، نمودهاي متنوع و فراواني دارد كه در اين پژوهش، مجال بررسي تمامي آن‌ها نيست.
به همين دليل تنها به مواردي پرداخته شده كه در جامعه‌ي كنوني ما، ضمن برخورداري از گستره‌ي وسيع تحت نفوذ و شيوه‌هاي تبليغاتي متنوع و فراوان، داراي هواداران و يا به تعبيري دقيق‌تر، مبتلايان زيادي است كه در باور و اعتقاد باطل خود، پايبند بوده و اكثر قريب به اتفاق آنان به اين ارزش‌هاي كاذب خويش مي‌بالند.

   

صفحات: 1· 2· 3· 4· 5· 6